رهبری مثبت برای یک سازمان مثبت (محیط کار مثبت)

JFK می‌گوید: «رهبری و یادگیری جزء لاینفک یکدیگر هستند.» پس چه چیزی رهبری موثر را از مدیریت میانی متمایز می‌کند؟ در اینجا به چندین شیوه رفتاری می‌پردازیم که مزایای زیادی برای فرهنگ سازمانی دارد.

با اعتمادسازی و برقراری ارتباط، اصالت رهبری خود را نشان دهید.

چند لحظه‌ای به شغل‌تان و نقشی که در بهترین حالت ممکن خواهید داشت، فکر کنید. چه عاملی باعث می‌شود کیفیت کارتان در بالاترین سطح باشد؟ این مسئله، اغلب اوقات یا حداقل تا حدی، به مدیریت شما بستگی دارد. مدیران برای یک رهبری موثر باید با کارمندان زیردست خود، رابطه‌ی مثبت داشته باشند و مهم‌ترین مولفه این روابط مثبت، حضور اعتماد است.

بهترین رویکرد را پیدا کنید؛ خود محوری یا دیگر محوری

مدیران برای اعتمادسازی می‌توانند از دو رویکرد خود محوری یا دیگر محوری استفاده کنند. رویکرد خود محوری همان شناخت خود است. برای اینکه یک رهبر موثر باشد، باید یاد بگیرد که خود واقعی اش را به همکاران‌ش نشان دهد. این سطح از صداقت باعث می‌شود دیگران به راحتی با او ارتباط برقرار کرده و نیز می‌تواند واسطه‌ی ایجاد روابط مثبت باشد.

رویکرد دیگر محوری، نیازمند شناخت دیگران است. به عبارتی، مدیران باید یاد بگیرند که کارمندان خود را به جای عدد و رقم، به عنوان انسانهایی در نظر بگیرند که هر یک استعدادها و توانایی‌های منحصربه‌فرد خود را دارند. پذیرفتن انسان‌ها صرفنظر از جایگاه سازمانی‌شان، موجب احترام به همه کارکنان می‌شود. به این ترتیب مدیران یاد می‌گیرند که برای حمایت از کارمندان نیازی به تمرکز روی اشتباهات و رفتارهای نامطلوب نیست و با تقدیر از موفقیت‌های کوچک و ایجاد انگیزه از طریق بینش مثبت، به این امر دست می‌یابند.

چطور شروع کنیم؟

برای ارتقاء روابط مثبت با کارکنان خود، می‌توانید با پرسش‌هایی از این دست، شروع کنید:

• آیا در برخورد با کارمندان، خود واقعی‌ام را نشان می‌دهم؟
• آیا تلاشی برای درک خواسته‌هایشان انجام می‌دهم؟
• آیا کارمندانم به راحتی می‌توانند در مورد مشکلاتشان با من صحبت کنند؟
• آیا از پیشرفت‌هایشان حمایت می‌کنم؟

با انجام موارد مذکور می‌توانید به طور پیوسته، تلاش‌های خود را برای ایجاد روابط  مثبت بررسی کنید.

هدف و بینش صحیح را مشخص کنید.

سازمان‌هایی که تأثیر مثبت می‌گذارند، کارمندانی با هدف، بینش و آمال بالاتر دارند. این افراد صرفاً با دریافت حقوق، انگیزه نمی‌گیرند؛ بلکه انگیزه آنها به واسطه‌ی نتایج کارشان است که منجر به منافع ملموس در محیط کار و زندگی می‌شود. اگر این مزایا از ابتدا مشخص شود، عملکرد آنها در خدمت آن خواهد بود. به عنوان یک رهبر مثبت درصدد ایجاد بینش روشن، افزایش سود محصول یا خدمات خود و همچنین مشخص کردن تأثیر درازمدت کارمندان باشید؛ این موضوع باعث می‌شود کارمندتان، کار خود را به تغییرات مثبت ارتباط دهند. به این ترتیب می‌توانند از پس تردیدها، مشکلات و چالش‌هایی که در جهت منفعت بزرگ‌تر است، برآیند.

هنگامی که کارمندان زیردست بتوانند از طریق ارزش وجودی خود با کار ارتباط برقرار کنند، تعداد نتایج احتمالی بی‌پایان خواهد بود. با انجام پیشنهادات ذکر شده، تیم خود را در بهترین راه موفقیت قرار خواهید داد.

مثبت بودن را نشان دهید؛ دیگران را با ارتباطات و احساسات خود هدایت کنید.

تحقیقات نشان می‌دهد که احساسات تا حدودی مسری هستند. به عبارتی با استفاده از حالت صورت، بیان احساسی از یک فرد به فرد دیگر منتقل می‌شود و می‌تواند احساسات مشابهی را در افراد پیرامون نیز ایجاد کند. پیامدهای این امر به ویژه در زمینه تغییر سازمانی مفید است. به عنوان مثال وقتی یک رهبر، احساسات مثبتی را از خود بروز می‌دهد، می‌تواند منجر به بروز تحولات سازمانی شود زیرا احساسات او به زیردستانش منتقل می‌شود.

طبق مطالعات، مثبت بودن رهبر می‌تواند عملکرد کل تیم را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین یک مدیر با تحریک شور  و هیجان مثبت می‌تواند با کمک شیوه‌های دراماتیک بر فرهنگ سازمانی کارمندان تاثیر بگذارد.

مزایای احساسات مثبت در محل کار بسیار گسترده است. عملکرد سیستم ایمنی سالم باعث کاهش غیبت کارمندان می شود و تعداد افرادی که از شرکت می‌روند را کم می‌کند. علاوه بر این، با استفاده از زبان مثبت و حمایت‌گرانه به جای زبان منفی و منتقدانه، افراد پیرامون خود را به انجام همین کار دعوت کنید. به عنوان مثال در مواجه با مشکلات، یک رهبر موثر به خوبی می‌تواند:

• به کارمندان زیردست بگوید چه کاری انجام دهند (به جای اینکه بگوید چه کاری انجام ندهند)
• راهکارهای متعددی را بیان ‌کند (به جای اینکه سرزنش کند)
• مفید باشد (به جای اینکه منتقد باشد)
• پیامدهای مثبت اقدامات جایگزین را عنوان کنید (به جای اینکه پیامدهای منفی فقدان اقدامات را برجسته کنید)

برخی افراد معتقدند تغییر ناگهانی در لحن سخنرانی بسیار دشوار است. اگر دوست دارید این کار را انجام دهید، شاید اول بخواهید، مثبت بودن را در یک فرمت کتبی مثل یک گزارش یا ایمیل بنویسید. با این کار، خود را برای تغییر آسان‌تر آماده می‌کنید و سپس می‌توانید تغییر در سخنرانی خود را به شکلی طبیعی‌تر انجام دهید.

وقتی این تغییرات با هم به کار رود، می‌تواند به همه تیم منتقل شود و تاثیرات مثبت بیشتری را در سازمان به همراه داشته باشد. این جمله معروف را شنیده‌اید که می گوید: همان تغییری باش که می‌خواهی در جهان شاهد آن باشی.

این منطق در این مورد نیز صدق می‌کند. اولین کسی باشید که رفتار خود را تغییر می‌دهد و بعد خواهید دید که این تغییرات به صورت سلسله مراتبی به رده‌های پایین‌ سازمان انتقال می‌یابد. با اشاعه روانشناسی مثبت در روابط، تعاملات و ارزش‌های سازمانی، خود را به ابزارهای لازم برای هدایت موفق تیم مجهز کرده‌اید.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی، مطالعه کتاب فرهنگ واژگان روانشناسی صنعتی و سازمانی را به شما توصیه می کنیم. پس با ما تماس بگیرید.